دخترم عاشق گارفیلده!
نازنینم این هفته مریض شده و گلوش ورم کرده بود شنبه بردیمش پیش دکتر وبعدش هم باید می موند تو خونه تا زودتر حالش بهتر بشه باباش مجبور شد تو خونه بمونه و مراقبش باشه چون که من تقریبا همه مرخصی هام رو گرفته ام نازنین گلم هم با وجود تب و بی حالی تا می تونست با بابایی کارتون دید اونم فقط کارتون گارفیلد فکر کنم تو این چند روزه پنجاه بار سی دی این کارتون رو گذاشته و باباش رو هم مجبور کرده که باهاش بخوابه و نگاه کنه! تازه یه جمله ای هم ازش یاد گرفته دیروز به باباش داشت می گفت : بابا.... بابا....دارم باهات فارسی حرف می زنم ...گفتم نه ...نون....هه...می فهمی ؟ (یادم می آد دقیقا عین همین جمله رو از این کارتون شنیدم وقتی که تو آشپزخونه مشغول بودم و اونها داشتند می دیدنش ! ) امروز خدا رو شکر حالش رو به بهبودیه ولی بازم باید مراقبش باشیم چون شبها تبش زیادتر میشه امیدوارم که زودتر دختر گلم خوب خوب بشه و همه بچه ها همیشه شاد و سرحال باشند